مهندسی عمران Civil Engineering | آموزش و دانلود PDF | AutoCAD , Etabs ,SAP2000

آموزش حامع مباحث مهندسی عمران و سازه | آموزش نرم افزارهای AutoCAD , Etabs ,SAP2000

مهندسی عمران Civil Engineering | آموزش و دانلود PDF | AutoCAD , Etabs ,SAP2000

آموزش حامع مباحث مهندسی عمران و سازه | آموزش نرم افزارهای AutoCAD , Etabs ,SAP2000

۳۶۸ مطلب با موضوع «نرم افزارهای مهندسی عمران» ثبت شده است

روش تشدید لنگر و طول موثر

مهندس علیرضا خویه | | ۰ نظر
سه روش تحلیل در برنامه ی Etabs وجود دارد روش تحلیل مرتبه دوم General 2nd order و amplified 1sr order و روش تحلیل مستقیم
برای آشنایی با روش تحلیل مستقیم به لینک زیر مراجعه کنید:
http://etabs-sap.ir/direct-analysis-method/
 
روش تشدید لنگر یک روش تقریبی برای محاسبه نیروهای داخلی تیر-ستون است. در پیوست دوم مبحث دهم، این روش توضیح داده شده است. طبق این روش، نیروهای محوری فشاری و لنگرهای خمشی بدست آمده از تحلیل مرتبه اول تشدید شده و مبنای طراحی قرار می‌گیرد. ضریب B1 برای در نظر گرفتن اثرات P- بوده که برای هر عضو بایستی محاسبه شود و ضریب B2 برای در نظر گرفتن P-delta بزرگ بوده که برای هر طبقه بایستی محاسبه شود.
نکته: در صورت انتخاب گزینه تشدید لنگر، برنامه از ضرایب تشدید لنگر B1 و B2 استفاده می‌نماید. ضریب B1 توسط برنامه محاسبه می‌شود اما ضریب B2 توسط برنامه محاسبه نمی‌شود. کاربر بایستی این ضریب را بصورت دستی محاسبه و وارد کند و یا آنکه تحلیل P- بارهای جانبی را انجام دهد.
نکته: در صورت انتخاب گزینه General 2nd Order در برنامه ETABS نیازی به محاسبه B1 و B2 نیست و اثرات P-delta کوچک و P-delta بزرگ توسط برنامه محاسبه می‌شوند که به ترتیب معادل B1 و B2 هستند. البته کاربر بایستی گزینه محاسبه P-Delta را فعال نموده باشد. همچنین در صورت استفاده از گزینه Amplified 1st order برنامه ETABS ضریب تشدید لنگر B2 که مربوط به بارهای جانبی است را محاسبه نمی‌کند و فرض می‌نماید که تحلیل P-delta بزرگ انجام شده است. اما ضریب تشدید B1 مربوط به بارهای ثقلی را محاسبه می‌کند.
در بخش تنظیمات آیین‌نامه‌ای، و در بخش Design Analysis Method در صورت استفاده از گزینه Effective Lenght از ضریب طول موثر K استفاده می‌شود. اثرات ثانویه با اعمال تحلیل P-Delta و یا محاسبه ضریب تشدید لنگر در نظر گرفته می‌شوند. در برخی موارد (معمولا ستون‌هایی که در آنها تیر با زاویه به آن برخورد نموده) برنامه در محاسبه K دچار مشکل شده و برای رفع این ایراد، توصیه می‌کنم از روش مستقیم یا Direct Analysis استفاده نمایید. در این روش نیازی به محاسب K نبوده و این مقدار برابر یک در نظر گرفته می‌شود.

 
منبع: کانال دکتر علیرضایی
  • مهندس علیرضا خویه
در صورتی که در برنامه ETABS از آیین‌نامه AISC360-10 استفاده نموده باشید، برنامه کنترل فشردگی لرزه‌ای را طبق جدول 10-3-4-1 برای مقاطع باکس انجام می‌دهد و البته بایستی به چند نکته توجه داشت:
1- اگر مقطع باکس را از نوع General یا SD تعریف نموده باشید، برنامه قادر به کنترل فشردگی نیست.
2- کنترل فشردگی لرزه‌ای برای ترکیب باری که شامل بار زلزله باشد، انجام می‌شود. یعنی مثلا اگر در پروژه نیروی زلزله تعریف نکرده باشید، برای آن کنترل لرزه‌ای صورت نمی‌گیرد.
3- برنامه برای تعیین λhd ستون‌های باکس در قاب خمشی ویژه از رابطه 0.6(E/Fy)^0.5 استفاده می‌کند.این مورد در تبصره 2 از جدول 10-3-4-1 مبحث دهم نیز ذکر شده است.
4- برنامه مقاطع باکس را HSS تشخیص داده و در صورتی که در تنظیمات طراحی از مسیر Design menu > Steel Frame Design > View/Revise Preferences گزینه Reduce HSS Thickness? را در حالت No قرار نداده باشید، برنامه ضخامت مقاطع باکس را در عدد 0.93 ضرب نموده و کنترل فشردگی محافظه کارانه خواهد شد. پس بنابراین در این مسیر گزینه را به No تبدیل نمایید.
 
  • مهندس علیرضا خویه
 

 
دانلود فایل
عنوان: ضوابط پارکینگ در طراحی معماری ساختمان
حجم: 4.44 مگابایت
تعداد صفحات: 27
توضیحات: ضوابط و استاندارد های طراحی پارکینگ در پلان ساختمان
ابعاد استاندارد پارکینگ, ابعاد استاندارد پارکینگ خودرو, ابعاد پارکینگ, اتوکد پارکینگ ,ضوابط پارکینگ ,طراحی پارکینگ, پارکینگ

برگرفته شده از autocad-learning.blog.ir

  • مهندس علیرضا خویه

در نرم‌افزار ETABS نمی‌توان بار گسترده خطی را با زاویه دلخواه نسبت به محور طولی تیر اعمال نمود ولیکن می‌توان یک بار گسترده خطی را به یک المان خطی که با زاویه دلخواه نسبت به محورهای مختصات قرار دارد، بصورت تصویر شده در جهات مختلف اعمال نمود. طبق راهنمای برنامه داریم:

Projected Loads

A distributed snow or wind load produces a load intensity (force per unit of element length) that is proportional to the sine of the angle between the element and the direction of loading. This is equivalent to using a fixed load intensity that is measured per unit of projected element length. The fixed intensity would be based upon the depth of snow or the wind speed; the projected element length is measured in a plane perpendicular to the direction of loading.

 
در هنگام ترسیم المان‌های خطی، برنامه بصورت خودکار محورهای محلی 1، 2 و 3 را به المان‌های خطی اختصاص می‌دهد. محور محلی 1 همیشه در امتداد المان و در مرکز سطح آن، از گره i به سمت گره j اشاره دارد. هر دو سیستم محور محلی 1، 2 و 3 و همچنین محور مختصات سراسری راستگرد هستند. جهت پیش‌فرض امتداد محورهای محلی 2 و 3 در اعضای قابی، با توجه به نسبت بین محور محلی 1 و محور سراسری Z تعیین می‌شود. صفحه بین محور محلی 1-2 همیشه قائم (در امتداد محور سراسری Z) در نظر گرفته می‌شود. جهت محور محلی 2 همیشه به بالا (+Z) است مگر آنکه المان ترسیم شده قائم و شاقولی باشد (مثل ستون) که در این حالت امتداد محور محلی 2 در جهت محور سراسری +X خواهد بود. محور محلی 3 بصورت افقی و در صفحه X-Y قرار دارد.
در هنگام مدلسازی المان‌های خطی، اولین کلیک گره i و دومین کلیک گره j را مشخص می‌کند. بنابراین در صورتی که توالی کلیک کردن‌ها برای ترسیم المان‌های خطی فرق داشته باشد (مثلا جهت یکی از چپ به راست و دیگری از راست به چپ باشد)، جهت محورهای محلی المان‌ها نیز با هم متفاوت خواهد بود بنابراین بهتر است جهت ترسیم المان‌ها از بالا به پایین یا از چپ به راست باشد تا گره i هر یک از المان‌ها در پایین یا سمت چپ هر یک از آنها قرار گیرد.

  • مهندس علیرضا خویه

تعیین شاخص پایداری طبقه

مهندس علیرضا خویه | | ۰ نظر
نحوه تعیین شاخص پایداری طبقه طبق ACI318-14 چگونه است؟
طبق ACI318-14 بشرط اقناع شرایط زیر می‌توان، قاب را مهارشده در نظر گرفت:

6.6.4.3 It shall be permitted to analyze columns and stories in structures as nonsway frames if (a) or (b) is satisfed:
(a) The increase in column end moments due to secondorder effects does not exceed 5 percent of the frst-order end moments
(b) Q in accordance with 6.6.4.4.1 does not exceed 0.05

اگر افزایش در لنگرهای انتهایی ستون‌ها به سبب اثرات مرتبه دوم بیش از 5% نباشد و یا اینکه مقدار Q محاسبه شده براساس بند 6.6.4.4.1 بیشتر از 0.05 نباشد. بند 6.6.4.4.1 بصورت زیر است که در آن Q محاسبه شده:

6.6.4.4.1 The stability index for a story, Q, shall be calculated by:
Q=(ΣPu*∆0)/(Vu*Lc)
where ∑Pu and Vus are the total factored vertical load and horizontal story shear, respectively, in the story being evaluated, and ∆o is the frst-order relative lateral deflection between the top and the bottom of that story due to Vu.

اما تفسیر ACI در ارتباط با این متن بصورت زیر است:

R6.6.4.3 In 6.6.4.(a), a story in a frame is classifed as nonsway if the increase in the lateral load moments resulting from P∆ effects does not exceed 5 percent of the first-order from P∆ effects does not exceed 5 percent of the first-order. Section 6.6.4.(b) provides an alternative method of determining if a frame is classifed as nonsway based on the stability index for a story, Q. In calculating Q, ∑Pu should correspond to the lateral loading case for which ∑Pu is greatest. A frame may contain both nonsway and sway stories.
If the lateral load deflections of the frame are calculated using service loads and the service load moments of inertia given in 6.6.3.2.2, it is permissible to calculate Q in Eq.(6.6.4.4.1) using 1.2 times the sum of the service gravity loads, the service load story shear, and 1.4 times the first order service load story deflections.

در ابتدای تفسیر فوق، در ارتباط با بخش (a) از بند 6.6.4.3 ابهامی وجود ندارد و کاملا واضح است ولیکن بخش (b) یک روش جایگزین برای تعیین طبقه مهارشده به حساب می‌آید. یک قاب ممکن است دارای طبقاتی مهارشده و طبقاتی مهارنشده باشد. اما نکته مهم در پاراگراف دوم است. در پاراگراف دوم، گفته شده، اگر جابجایی جانبی قاب براساس بارهای سرویس و ممان اینرسی بهره‌برداری که در بند 6.6.3.2.2 گفته شده (یعنی برای تیرها 0.5Ig و برای ستون‌ها و دیوارها Ig)، محاسبه شود، در تعیین Q بایستی از 1.2 برابر بارهای ثقلی سرویس (یعنی 1.2(D+L))، برش سرویس طبقه و 1.4 برابر جابجایی حاصل از تحلیل مرتبه اول، استفاده شود.

6.6.3.2.2 It shall be permitted to calculate immediate lateral deflections using a moment of inertia of 1.4 times I defned in 6.6.3.1, or using a more detailed analysis, but the value shall not exceed Ig.

به عبارتی، در تعیین اینکه آیا طبقه مهارشده است، یا خیر، دو راهکار داریم:
1- ممان اینرسی تیرها 0.5 و ستون‌ها و دیوارها 1.0 در نظر گرفته شده و تحت ترکیب بار 1.2*(D+L)، جابجایی نسبی طبقه در 1.4 ضرب شده و برش سرویس طبقه (یعنی برش طبقه حاصل از 2800 تقسیم بر 1.4) را ملاک تعیین Q قرار دهیم.
2- ممان اینرسی تیرها 0.35 و ستون‌ها و دیوارها 0.7 در نظر گرفته شده و تحت ترکیب بار 1.2D+L جابجایی نسبی طبقه تعیین شده و در نهایت برش سرویس طبقه (یعنی برش طبقه حاصل از 2800) را ملاک تعیین Q قرار دهیم.
استفاده از روش دوم راحت‌تر است. پس بنابراین در محاسبات و کنترل شاخص پایداری سازه های بتن آرمه، در فرض اول هم می بایست ضرایب ترک خوردگی تیرها و ستون ها به ترتیب 0.35 و 0.7 اعمال شود و تنها بعد از کنترل و در صورت کمتر شدن مقدار شاخص از 0.05 ضرایب مذکور به 0.5 و یک تغییر یابد.

  • مهندس علیرضا خویه

بار چرخه ای cyclic loading

مهندس علیرضا خویه | | ۰ نظر
در حالت Monotonic بارگذاری بصورت یکنوا و یک جهته (بدون رفت و برگشت) به سازه اعمال می شود. مثل تحلیل پوش آور که در آن شما سازه را در یک جهت هل می دهید. ولی در بارگذاری چرخه ای، بصورت رفت و برگشتی، بارگذاری بر سازه اعمال می شود و می توان اثرات کاهش ظرفیت در حین بارگذاری چرخه ای را مشاهده نمود. حاصل یک بارگذاری چرخه ای، معمولاً نمودارهای نیرو در برابر جابجایی ایجاد شده هستند که از روی آنها می توان به عملکرد لرزه ای عضو مورد مطالعه بهتر دست یافت. هر چه سطح زیر این نمودارهای رفت و برگشتی بیشتر باشد، نشان دهنده اتلاف انرژی بیشتری است. از طرفی افت مقاومت نیز نباید در سیکل های بالا رخ دهد. برای اعمال بارگذاری سیکلی باید از پروتکل های استاندارد مثل پروتکل استاندارد ATC-24 یا پروتکل استاندارد SAC و ... استفاده نمود. برای انجام تحلیل چرخه ای (سیکلیک) (جابجایی کنترل) یک روش ساده استفاده از چند تحلیل استاتیکی غیرخطی بصورت زنجیره ای است. در این حالت هر یک از تحلیل های استاتیکی غیرخطی یکی پس از دیگری بایستی انجام شود. در واقع در این حالت، هر یک از تحلیل های غیرخطی پس از تحلیل غیرخطی قبلی انجام می شود. به مثال فرض کنید، قصد تحلیل چرخه ای برای یک سازه تحت بارگذاری زیر را داریم:
ابتدا از مسیر Define menu > Load Patterns یک الگوی بارگذاری برای اعمال بار جانبی بسازید و یک بار واحد در راستا و نقطه ای که می خواهید سازه را تحت بارگذاری چرخه ای قرار دهید، (از همین جنس بار) وارد نمایید. حال از مسیر Define menu > Load Cases اقدام به ساخت حالت تحلیل پوش یکجهته کنید. در بخش Load Case Type نوع آن را Static و بصورت Nonlinear در نظر بگیرید. در بخش Load Application Control نوع آن را Displacement Control قرار داده و مقدار جابجایی را در نیم سیکل اول وارد نمایید. در پروتکل بالا بایستی 1 سانتیمتر جابجایی در نظر گرفته شود. شماره گره ای که باید این جابجایی را تجربه کند (همان گره ای که بار با الگوی مورد نظر به آن وارد شده). حال بار جهت دیگر را با یک حالت تحلیل دیگر ایجاد نموده و اینبار جابجایی با یک ضریب مقیاس منفی و جابجایی 2 سانتیمتر وارد نمایید تا در نهایت به جابجایی -1 سانتیمتر برسید. به همین ترتیب حالت های تحلیل جداگانه ای تعریف و مقدار جابجایی را متناسب با سیکل مورد نظر وارد نمایید.
@AlirezaeiChannel
  • مهندس علیرضا خویه

فلسفه طراحی اتصالات تیر به ستون در قاب خمشی بتنی ویژه و کاربرد در ETABS2016
فلسفه کلی طراحی اتصالات در مبحث نهم، باقی ماندن اتصال در محدوده ارتجاعی می‌باشد. زیرا که اتصالات در زمره نامناسب‌ترین قسمت سازه برای استهلاک انرژی به شمار می‌روند. اگر چنانچه شکل پذیری قابل توجهی برای سازه مورد نظر باشد یا هنگامی‌که پیش‌بینی می‌شود اعضای سازه‌ای به احتمال زیاد دچار خسارت می‌شوند، در اینصورت مبحث نهم اجازه می‌دهد که رفتار اتصال وارد محدوده غیر‌ارتجاعی شود. مبحث نهم توصیه می‌کند اتصال به عنوان بخشی از ستون به شمار آید و هدف طراحی را، ایجاد اولین لولای خمیری در تیر قرار داده است. هنگام ایجاد مفصل خمیری، بیشترین نیروی برشی در محل اتصال تیر به ستون تولید می‌شود، این نیروهای برشی در اتصال موجب شکست هسته اتصال بر اثر برش یا چسبندگی یا هر دوی آنها می‌گردد، لذا مقاومت اتصال در هیچ شرایطی کمتر از مقاومت لولای خمیری‌ای که در قاب تشکیل می‌شود و قاب را تبدیل به مکانیزم می‌کند، در نظر گرفته نمی‌شود. در صورت رخداد زلزله و وارد آمدن خسارت به ساختمان، به نحوی که قابل تعمیر و مرمت باشد، این معیار اتصال‌ها را از تعمیر که معمولاً دسترسی به آنها خیلی مشکل است، بی نیاز می‌کند. همچنین اگر قرار باشد که اتصال در استهلاک انرژی سهیم باشد، بطور جدی دچار کاهش سختی می‌شود.
برنامه ETABS قادر به کنترل کفایت ظرفیت برشی چشمه اتصال است.

To ensure that the beam-column joint of Special Moment Frames possesses adequate shear strength, the program performs a rational analysis of the beam-column panel zone to determine the shear forces that are generated in the joint. The program then checks this against design shear strength.


این روند تنها برای قاب‌های خمشی با شکل‌پذیری ویژه استفاده می‌شود و مثل کنترل ستون قوی-تیر ضعیف، اجباری برای کنترل آن در قاب‌های خمشی متوسط وجود ندارد. برنامه تنها گره‌هایی از مدل که در آنها ستونی در زیر گره وجود داشته باشد را بررسی می‌کند. در این کنترل برنامه فرض می‌کند، مشخصات گره همان مشخصات استفاده شده در ستون است. این کنترل در هر دو جهت برای هر گره انجام می‌شود. در ابتدا نیروی برشی چشمه اتصال تعیین شده، سپس سطح موثر گره تعیین شده و در نهایت تنش برشی چشمه اتصال بدست می‌آید. طبق ACI و مبحث نهم (بند 9-23-4-4-1-2) نیروی برشی چشمه اتصال باید برابر اساس ظرفیت‌های مورد انتظار تیرهای دو سمت چشمه اتصال تعیین شود. برای این منظور برنامه تنش تسلیم فولاد تیرها را در تعیین این ظرفیت 25% افزایش داده و ملاک تعیین نیروی برشی چشمه اتصال قرار می‌دهد. نیروهای برشی نهایی موثر بر اتصال باید بر مبنای بیشترین نیروی کششی که در میلگردهای اصلی تیر دو طرف اتصال و برش موجود در ستون‌های بالا و پایین اتصال بوجود می‌آیند، محاسبه گردد. بیشترین نیروی کششی در میلگردهای اصلی تیرهای طرفین وقتی ایجاد می‌شود که در تیر لولای خمیری تشکیل شده باشد. بنابراین نیروی برشی موجود در اتصال برای شرایطی که تیرهای دو طرف اتصال تشکیل لولای خمیری داده‌اند، محاسبه می‌گردد.

In the design of Special Moment Resisting concrete frames, the evaluation of the design shear force is based on the moment capacities (with reinforcing steel overstrength factor, α, where, α = 1.25 and no φ factors) of the beams framing into the joint (ACI 18.8.2.1).

در نهایت تنش برشی چشمه اتصال (Panel Zone Shear Stress) براساس بند 21.5.3 آیین‌نامه ACI318-14 تعیین می‌شود. در بند 9-23-4-4-2 مبحث نهم نیز به این مورد اشاره شده است. برای اینکه اتصال تحت اثر کششهای قطری تخریب نشود لازم است فولادهای افقی و قائم برشی تعبیه شود. این فولادها موجب می‌شود تا تعادل منطقی در هسته اتصال برای نیروهای فشاری و کششی که متناوباً جایشان به دلیل بار زلزله عوض می‌شود، برقرار گردد. هنگامی‌که فولادهای برشی اتصال کافی نباشد، حلقه خاموتها به حد جاری شدن می‌رسند، که در این وضعیت این فولادها بدون توجه به جهت ترکهای قطری ناگزیر می‌شوند که نیروی کششی را تحمل نمایند که در نتیجه کرنش‌های غیر‌ارتجاعی غیر‌متناوب در آنها ایجاد می‌شود.
این پدیده موجب می‌شود تا سختی اتصال در سطح پایینی از نیروی برشی بشدت کاهش یابد. نتیجه چنین رفتاری، عدم توانایی کل سیستم برای استهلاک و جذب انرژی زلزله می‌باشد. هنگامی‌که به قدر کافی فولاد برشی در محل اتصال تعبیه شود تا جاری شدن آنها محدود باشد و لولای خمیری در مجاورت اتصال و در تیر تشکیل شود، در این صورت خرد شدن بتن محل اتصال را باید مورد ارزیابی و توجه قرار داد تا شکست اتصال با شکست بتن آغاز نشود. چنین حالتی زمانی پیش می‌آید که میانگین تنش‌های برشی و فشاری محوری که قرار است تحمل شوند، زیاد باشند. می‌توان با در نظر گرفتن حد بالا یا کرانه فوقانی فشار قطری، از این مود تخریب جلوگیری کرد.
مقاومت برشی در گره اتصال توسط میلگردهای قائم میانی ستون، میلگردهای طولی تیر و میلگردهای برشی به کار رفته در گره تامین می‌شود. بتن به صورت قطری در گره زیر اثر نیروهای فشاری، تحت فشار قرار گرفته و در واقع در گره، یک دستک قطری فشاری شکل می‌گیرد. در اثر انتقال نیروهای کششی، تنشهای پیوستگی بزرگی در گوشه گره اتصال پدید می‌آید.
اگر میلگردهای کششی در وجه ستون جاری شده باشند، امکان سر خوردن آنها در بتن وجود دارد. باید افزود، زیر اثر تنشهای سیکلی منطقه مهار میلگردها گسترش می‌یابد. کشیده شدن فولاد بین ناحیه مهاری در گوشه کششی گره، منجر به پیدایش ترکهایی در بر ستون می‌گردد. اگر نیروی برشی موجود در اتصال از مقاومت برشی اتصال بیشتر شود، باید با افزایش ارتفاع تیرها نیروها را کاهش داد و یا با افزایش سطح موثر مقاومت اتصال را بیشتر کرد. برای کنترل در ETABS بعد از تحلیل و طراحی، از مسیر Design menu > Concrete Frame Design > Display Design Info اقدام نموده و گزینه Joint Shear Capacity Ratio را ملاحظه نمایید.
@AlirezaeiChannel

  • مهندس علیرضا خویه

بار حرارتی در برنامه ETABS

مهندس علیرضا خویه | | ۰ نظر

در برنامه ETABS می‌توان به المان‌های گره‌ای، خطی و سطحی بار حرارتی اعمال نمود ولیکن بارهای حرارتی که از مسیر Assign menu > Joint Loads > Temperature به گره‌ها اختصاص داده می‌شود، یک بار حرارتی نیست. در حالتی که بار حرارتی به المان‌های سطحی (مثل دیوار یا کف) داده می‌شود، گزینه‌ای به نام Include Effect of Joint Temperatures وجود دارد که در این برنامه براساس مقدار بار حرارتی اختصاص یافته به گره‌ها، تغییرات درجه حرارت در المان سطحی را در نظر می‌گیرد. تغییرات حرارت در برنامه بصورت خطی در نظر گرفته می‌شود.
با انتخاب المان‌های سطحی و استفاده از مسیر Include Effect of Joint Temperatures می‌توان بار حرارتی را به المان‌های سطحی و با استفاده از مسیر Assign menu > Frame Loads > Temperature می‌توان بار حرارتی را به المان‌های خطی اختصاص داد. توجه شود که اگر بار حرارتی به کف اختصاص داده شود و کف بصورت صلب در نظر گرفته شده باشد، تغییرشکل محوری تیرها در اثر بار حرارتی در نظر گرفته نخواهد شد. همچنین در تیرها بتنی، طراحی تنها برای لنگر M33 بوده و تحت بار محوری ایجاد شده در آنها در اثر بارهای حرارتی، طراحی برای آن صورت نمی‌گیرد.
منبع:@AlirezaeiChannel


http://etabs-sap.ir/thermal-analysis/

  • مهندس علیرضا خویه

در طراحی تیرهای کامپوزیت، سه نوع ترکیب بار مجزا بایستی استفاده شود. این سه تیپ ترکیب بار توسط برنامه بطور خودکار و براساس روش طراحی ساخته می‌شوند:
1- ترکیب‌بارهای کنترل مقاومت در حین ساخت (Strength Check for Construction Loads): این ترکیب بارها تنها در حالتی که نوع اجرای سقف، بدون استفاده از شمع‌بندی باشد، استفاده می‌شود. در حین طراحی می‌توان تیرها را با شمع بندی یا بدون شمع (shored or unshored) طراحی نمود. در حالت بدون شمع، تیرها باید قبل از گیرش بتن، وزن بتن را تحمل نمایند. این ترکیب بارها در برنامه بصورت پیش‌فرض با نام DCMPC و یک شماره بعد از آن نامگذاری می‌شود
2- ترکیب بارهای کنترل مقاومت برای بارهای نهایی (Strength Check for Final Loads): این ترکیب بارها برای طراحی مقاطع استفاده می‌شوند. در حالت بدون شمع، تیرها باید قبل از گیرش بتن، وزن بتن را تحمل نمایند. این ترکیب بارها در برنامه بصورت پیش‌فرض با نام DCMPS و یک شماره بعد از آن نامگذاری می‌شود
3- ترکیب بارهای کنترل خیز (Deflection Check for Final Loads): این ترکیب بارها برای کنترل خیز مقاطع استفاده می‌شوند.

The design load combinations are defined separately for each of the three conditions. The program automatically creates code-specific composite beam design load combinations for each of the three types of design load combinations based on the specified dead, superimposed dead, live and reducible live load cases.

 
در حالت بدون شمع، تیرها باید قبل از گیرش بتن، وزن بتن را تحمل نمایند. این ترکیب بارها در برنامه بصورت پیش‌فرض با نام DCMPD و یک شماره بعد از آن نامگذاری می‌شود.
برنامه بطور خودکار و براساس آیین‌نامه انتخاب شده، هر یک از سه تیپ ترکیب بار فوق را براساس بارهای ثقلی مرده و زنده ایجاد می‌کند. نامگذاری ترکیب بارهای فوق براساس مخفف عبارات زیر است:
D = Design; CMP = Composite; C = Construction; S = Strength; D = Deflection
 
منبع:@AlirezaeiChannel

  • مهندس علیرضا خویه

تحلیل IDA یک نوع تحلیل تاریخچه زمانی فزاینده است. کاربرد روز افزون طراحی بر اساس ایده عملکردی در ده‌ی اخیر، نیاز به بررسی حساسیت پاسخ یک سازه نسبت به حرکات ناشی از زلزله و تغییرات خصوصیات سازه (سختی، مقاومت، رفتار چرخه‌ای و ...) بر حسب مقادیر مختلف شدت حرکات زمین را بیش از پیش طلب نموده است. همگام با پیشرفت علم مهندسی زلزله و افزایش قدرت پردازش کامپیوترها، امکان ابداع روش‌های پیچیده جهت افزایش دقت روش‌های عددی مهیا شده است.
در این راستا روش‌های تحلیلی از استاتیکی خطی و دینامیکی خطی، به سمت روش‌های استاتیکی غیرخطی و بالاخره دینامیکی غیرخطی گسترش یافته است. در صورت پیش بینی مناسب زلزله‌های آتی و مشخصات رفتار نیرو – تغییر شکل مقاطع، استفاده از روش تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی یکی از دقیق ترین روش‌ها جهت تخمین پاسخ حاصل از اعمال حرکات زمین بر یک سازه می‌باشد. در حال حاضر روش دینامیکی تاریخچه زمانی به علت ارتباط مستقیم نتایج آن با انتخاب رکورد زمین لرزه چندان کاربرد عملی نیافته است. در همین راستا پژوهشگران در پی روش‌هایی برای حل این مشکل بوده‌اند که منجر به ارائه‌ی روش تحلیلی مبتنی بر روش دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی، به نام روش تحلیل دینامیکی فزاینده شده است.
 
در این روش از مفهوم دیرینه‌ی مقیاس کردن رکوردهای حرکت زمین و توسعه‌ی آن به روشی که بتوان با دقت مناسب مقدار نیاز و ظرفیت سازه را در محدوده‌ی وسیعی از رفتار الاستیک تا انهدام سازه پوشش داد، بهره گرفته شده است، در واقع نبود اطلاعات کافی از زلزله‌ی با شدت‌های مختلف منطبق با شرایط محل جهت بررسی رفتار لرزه‌ای سازه، محققین را بر آن داشت که با اعمال ضریب ثابت بر مقادیر شتاب نگاشت‌های موجود، فاصله‌ی خالی رکوردهای با شدت غایب را پر نمایند. به زبان ساده این روش شامل اثر دادن یک یا چند رکورد زلزله محتمل بر روی سازه، که هر یک از این رکوردها در سطوح مختلف شدت مقیاس شده‌اند، می‌باشند. بدین ترتیب طیفی از رفتار سازه از سطح ارتجاعی تا سطوح غیرخطی و در نهایت انهدام پوشش می‌گردد.
 
باید به این نکته اقرار نمود که رکوردهای مقیاس شده دارای محتوای فرکانس ثابتی بوده و فقط مقدار دامنه‌ی آن‌ها تغییر می‌کند، در حالی که اساساً زلزله‌های با شدت‌های متفاوت در سایتی با یک منبع و فاصله مشخص و نوع خاک ثابت دارای محتوای فرکانسی ثابتی نمی‌باشند و این یکی از اساسی‌ترین ایرادات این روش می‌باشد. به عبارتی در این روش، یک شتابنگاشت با شدت‌های مختلف به سازه زده می‌شود مثلا هر 0.05g شدت شتاب‌ها افزایش داده می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر به مرجع زیر مراجعه نمایید:

Vamvatsikos, D. (2002). Seismic performance, capacity and reliability of structures as seen through incremental dynamic analysis (Doctoral dissertation, Stanford University).

منبع:@AlirezaeiChannel

 

  • مهندس علیرضا خویه