دیوار برشی بتنی در سازه فولادی
اگر دیوار را در ارتفاع مشبندی کنید برنامه آن را با ستون متصل شده فرض میکند و البته باید با دیوار هم Pier شود.
استفاده از دیوار برشی بتنی در سازه فولادی تا حدی موجب کاهش ابعاد مقاطع و اقتصادی تر شدن طرح می شود.
۱-روش های خطی
-تحلیل استاتیکی معادل
-دینامیکی طیفی
-دینامیکی تاریخچه زمانی
..............................................
تحلیل استاتیکی خطی:
فرضیات اساسی روش تحلیل استاتیکی خطی عبارتند از :
1 ـ رفتار مصالح خطی است .
2 ـ بارهای ناشی از زلزله ثابت ( استاتیکی ) است .
3 ـ کل نیروی وارد بر سازه برابر ضریبی از وزن ساختمان است .
در این روش نیروی جانبی ناشی از زلزله طوری انتخاب می شود که برش پایه حاصل از آن برابر نیروی برش پایه مطابق روابط آیین نامه شود. مقدار برش پایه در این روش چنان انتخاب شده است که حداکثر تغییر شکل سازه با آنچه که در زلزله سطح خطر مورد نظر پیش بینی می شود مطابقت داشته باشد. چنانچه تحت اثر بار وارده، سازه به طور خطی رفتار کند، نیروهای بدست آمده برای اعضای سازه نیز نزدیک به مقادیر پیش بینی شده هنگام زلزله خواهند بود، ولی اگر سازه رفتار غیر خطی داشته باشد، نیروهای محاسبه شده از این طریق بیش از مقادیرجاری شدن مصالح خواهند بود. به همین جهت هنگام بررسی معیارهای پذیرش نتایج حاصل از تحلیل خطی برای سازه هایی که هنگام زلزله رفتار غیر خطی دارند، اصلاح می گردد.
تحلیل دینامیکی خطی:
تحلیل دینامیکی خطی می تواند به دو روش طیفی یا تاریخچه زمانی انجام شود. فرضیات خاص این روش در محدوده رفتار خطی عبارتند از :
1 ـ رفتار سازه را می توان بصورت ترکیبی خطی از حالت های مودهای ارتعاشی مختلف سازه که مستقل از یکدیگرند محاسبه نمود .
2 ـ زمان تناوب ارتعاشات سازه در هر مود در طول زلزله ثابت است .
در این روش ، مشابه روش تحلیل استاتیکی خطی، پاسخ سازه در زلزله سطح خطر مورد نظر در ضرایبی ضرب می شود تا حداکثر تغییر شکل سازه با آنچه که در زلزله پیش بینی می شود مطابقت داشته باشد. به همین علت نیروهای داخلی در سازه های شکل پذیر که در هنگام زلزله رفتار غیر خطی خواهند داشت بزرگتر از نیروهای قابل تحمل درسازه برآورد می شوند. به همین جهت هنگام بررسی معیارهای پذیرش در نتایج حاصل از تحلیل خطی برای سازه هایی که هنگام زلزله رفتار غیر خطی دارند، اصلاح می گردد.
روش تحلیل طیفی:
تعداد مودهای ارتعاشی در تحلیل طیفی چنان باید انتخاب شود که جمع درصد مشارکت جرم مؤثر برای هر امتداد تحریک زلزله در مودهای انتخاب شده حداقل 90% باشد . بعلاوه در هر امتداد، حداقل باید سه مود اول نوسان و حداقل تمام مودهایی که دارای زمان تناوب بیش از 4% ثانیه هستند در نظر گرفته شوند . طیف طرح مورد استفاده در این روش باید مطابق آیین نامه انتخاب شود .
نتایج حاصل از هر مود نوسان باید با روشهای آماری شناخته شده مانند جذر مربعات SRSSروش ترکیب مربعی کامل (CQC) و یا روشهای دقیقتر که اندرکنش بین مودها را دقیقتر درنظر می گیرد، انجام شود.
اثر زلزله در امتداد عمود بر امتداد مورد نظر در صورت لزوم باید در نظر گرفته شود .
روش تحلیل تاریخچه زمانی:
در تحلیل تاریخچه زمانی ، پاسخ سازه با استفاده از روابط دینامیکی در گام های زمانی کوتاه محاسبه می شود. در این روش باید پاسخ سازه تحت تحریک شتاب زمین بر اساس حداقل سه شتاب نگاشت محاسبه شود. چنانچه کمتر از هفت شتابنگاشت برای تحلیل انتخاب شود باید بیشینه اثر آنها برای کنترل تغییر شکلها و نیروهای داخلی منظور شود. چنانچه از هفت شتابنگاشت یا بیشتر استفاده شود می توان مقدار متوسط اثر آنها را برای کنترل تغییر شکلها و نیروهای داخلی در نظر گرفت.
دلایل اختلاف زیاد بین برش پایه استاتیکی و طیفی
اگر طیف بی بعد شده B را از مسیر Define menu > Functions > Response Spectrum تعریف نمودهاید و سپس اقدام به تعریف حالت بار طیفی با ضریب مقیاس AI/R کردهاید، نبایستی پراکندگی زیادی با برش پایه استاتیکی ایجاد شود. اگر 100 برابر برشهای پایه استاتیکی و دینامیکی با هم اختلاف دارند، به احتمال زیاد خطای عددی یا خطای مدلسازی دارید و موارد زیر را کنترل نمایید:
1- کنترل کنید که تعداد مودهای نوسانی در نظر گرفته شده حداقل 90% جرم را جذب کرده باشد. در مواردی که تغییرات زیاد سختی در ارتفاع داشته باشید (مثل حالتی که در طبقاتی دیوار حائل وجود داشته باشد) نیاز به مودهای نوسانی زیادتری از حالات معمول داریم. برای تعریف مودهای ارتعاشی باید از مسیر Define menu > Modal Cases اقدام نمایید.
2- کنترل کنید که ضریب مقیاس را درست وارد کرده باشد و حتما آن را براساس واحد برنامه وارد نمایید. مثلا ممکن است که واحد شتاب برنامه mm/sec^2 بوده و شما مقدار g (شتاب ثقل) را بر اساس واحد m/sec^2 برابر 9.81 وارد کرده باشد که در این حالات 1000 برابر ضریب مقیاس کم بدست میآید و یا مثلا ضریب مقیاس بر اساس cm/sec^2 بوده و شما آن را 9.81 وارد کردهاید که ضریب مقیاس 100 برابر کمتر حاصل میشود.
3- ناپایداریهای سازه را بررسی کنید. سازه نباید در بخشی از آن دارای سختی ناچیز باشد.
4- جرم سازه را کنترل کنید.
@AlirezaeiChannel
جهت عدم کنترل ضوابط لرزهای، باید در بخش تنظیمات آییننامهای گزینه Seismic Design Category را در یکی از حالات A، B یا C قرار داده و همچنین عدد مقابل System R را عددی کمتر مساوی 3 قرار دهید تا ضوابط لرزهای کنترل نشود.
اگر گزینه Ignore Special Seismic Load? را در حالت Yes قرار دهید تنها از ترکیب بارهای تشدید یافته صرف نظر میشود. البته هر یک از مواردی که صرف نظر میکنید باید بصورت دستی کنترل شود.
ایجاد فاصله 2t به عنوان خط فرضی خمش جهت رفتار مفصلی در مهاربندهای همگرای معمولی نیازی نیست و تنها در مهاربندهای همگرای ویژه اجبار وجود دارد. در مهاربندهای همگرای ویژه نیز تنها در حالتی که کمانش مهاربند خارج صفحه رخ دهد، این الزام وجود دارد و در حالتی که کمانش داخل صفحه باشد باز نیازی نیست. برای دیدن جزئیات بیشتر میتوانید به کتاب تحلیل و طراحی سازههای فولادی اینجانب مراجعه کنید. اعمال این فاصله برای مهاربندهای واگرا اصلا نیازی نیست زیرا در این قاب عضو مهاربند نبایستی دچار کمانش شود.
@AlirezaeiChannel
برای اعمال بار با توزیع غیر یکنواخت بر سطوح در برنامه ETABS میتوان از ترفندها مختلفی استفاده نمود. معمولا از این توزیع غیر یکنواخت برای اعمال بارهای جانبی خاک استفاده میشود. یک راه اولیه و ساده این است که دیوار را در ارتفاع مشبندی نموده و به هر قطعه از مش آن متوسط بار گسترده در مرکز آن مش اعمال شود.
این روش یک روش ساده و تقریبی بوده که دقت آن به تعداد مشها بستگی دارد. روش دوم که بصورت دقیق میباشد، برای این منظور بعد از انتخاب دیوار باید از مسیر Assign menu > Shell Loads > Non-uniform اقدام نمایید.البته بایستی قبلا باری که میخواهید به دیوار اختصاص دهید را از مسیر Define menu > Load Pattern ساخته باشید.
در کادر نشان داده شده گزینه Direction جهت اعمال بار را مشخص میکند. در بخش Non-uniform Load میتوان الگوی بارگذاری غیر یکنواخت را تعیین نمود. در این بخش x، y و z بر حسب سیستم مختصات کلی بیان میشوند. مقدار A بیانگر بزرگی مقدار نیرو بر واحد طول موازی با محور X است. مقدار B بیانگر بزرگی مقدار نیرو بر واحد طول موازی با محور Y است. مقدار C بیانگر بزرگی مقدار نیرو بر واحد طول موازی با محور Z است.
@AlirezaeiChannel
کانال مفید و آموزشی دکتر علیرضایی را به همه ی مهندسانی که عطش یادگیری Etabs را دارند، شدیدا توصیه می کنم
آدرس کانال: https://t.me/AlirezaeiChannel
مدرسان Etabs در سراسر ایران
تماس |
شهر |
مدرس |
09382904800 |
تهران |
علیرضا خویه |
09193876229 |
قزوین |
مجید طاهری |
09172679546 |
مازندران |
سهیل سلیمی |
09382904800 | قم | علیرضا خویه |
قبل از اعمال شتابنگاشتها به سازه بایستی آنها را #همپایه نمایید. بدین معنی که قدرت آنها تقریباً در سطح طیف ارتجاعی استاندارد قرار گیرد تا مقایسه آنها امکان پذیر باشد. آیین نامه الزام میکند، در محدود 0.2T تا 1.5T بایستی همپایه سازی انجام شود. لیکن توضیح واضحی در ارتباط با T نمیدهد. مقدار T دوره تناوب اصلی سازه است. بند معادل در ASCE7-10 نیز بصورت زیر است:
16.1.3.2 Three-Dimensional Analysis
“For each pair of horizontal ground motion components a square root of the sum of the squares (SRSS) spectrum shall be constructed by taking the SRSS of the 5-percent damped response spectra for the scaled components (where an identical scale factor is applied to both components of a pair). Each pair of motions shall be scaled such that for each period in the range from 0.2T to 1.5T, the average of the SRSS spectra from all horizontal component pairs does not fall below the corresponding ordinate of the design response spectrum, determined in accordance with Section 11.4.5 or 11.4.7.”
مقادیر میانگین به میزانی تغییر داده شوند که برای دوره تناوب در محدوده 0.2T تا 1.5T مقدار متوسط طیف جذر مجموع مربعات مربوط به تمام زوج شتابنگاشت ها بیش از 10% از 1.3 برابر طیف استاندارد کمتر نشود. به عنوان مثال در شکل زیر اگر دوره تناوب سازه T=1.5 sec باشد، بایستی این عملیات در محدوده T=0.3 sec تا T=2.25 sec صورت گیرد. مقادیر میانگین تا جایی کاهش یافتهاند که از بیشتر از 10% از 1.3 برابر #طیف استاندارد کمتر نشود. بنابراین اگر مقادیر طیف #میانگین شما از 1.3 برابر #طیف #استاندارد بالاتر بود، باید آنها را کاهش دهید.
منبع:
@AlirezaeiChannel