تحلیل ساختمان با سه روش استاتیکی معادل مودال(طیفی) و تاریخچه زمانی
دریافت فایل
عنوان: استاتیکی معادل مودال(طیفی) و تاریخچه زمانی
حجم: 954 کیلوبایت
توضیحات: استاتیکی معادل مودال(طیفی) و تاریخچه زمانی
دریافت فایل
عنوان: استاتیکی معادل مودال(طیفی) و تاریخچه زمانی
حجم: 954 کیلوبایت
توضیحات: استاتیکی معادل مودال(طیفی) و تاریخچه زمانی
الف- میلگردA1 :
این میلگرد با تنش جاری ۲۳۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تنش گسیختگی ۳۸۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تغییر شکل نسبی پلاستیکی (در زمان گسیختگی) ۲۵ درصد بعنوان میلگرد نرم شناخته شده و عمدتا بصورت صاف و بدون آج می باشد.این میلگرد برای آهنگری و تغییر شکل و انجام عملیات جوشکاری بر روی آن مناسب است.و بطور کلی بعنوان یک میلگرد داکتیل شناخته میشود.
ب- میلگرد A2 :
این نوع میلگرد با تنش جاری ۳۰۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تنش گسیختگی ۵۰۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تغییر شکل نسبی پلاستیکی (در زمان گسیختگی) ۱۹ درصد بعنوان میلگرد نیمه خشک (ترد) و نیمه نرم شناخته شده که بصورت آجدار و عمدتا آج فنری شکل میباشد.این میلگرد برای عملیات ساختمانی و خصوصا خاموت زنی مناسب بوده و انجام عملیات جوشکاری بر روی آن در صورت اجبار میسر بوده که البته توصیه میشود در صورت امکان از جوشکاری آن پرهیز شود.
ج-میلگرد A3 :
این میلگرد با تنش جاری ۴۰۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تنش گسیختگی ۶۰۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و تغییر شکل نسبی پلاستیکی (در زمان گسیختگی) ۱۴ درصد بعنوان میلگرد خشک (ترد) مناسب عملیات سیویل صنعتی و ساختمانی بوده که بصورت آجدار و عمدتا آج جناقی میباشد و اکیدا برای آهنگری و تغییر شکلهای فراوان با زوایای تند مناسب نبوده و همچنین به هیچ وجه عملیات جوشکاری بر روی آن مجاز نمیباشد
با سلام و خسته نباشید : توی تیر های پیوند چ طوری متوجه بشیم که تیر تحت برش یا خمش جاری شده ؟و سوال دومم اینه که تیر پیوند رو میشه به صورت دوبل آی پی ای طراحی کرد؟
اگر طول تیر پیوند eباشد، جاری شدگی تیر پیوند در برش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p میباشد. در صورتی که e>2.6Mp/Vp باشد، جاری شدگی تیر پیوند در خمش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p=(2M_p)/eمیباشد. برای طول تیر پیوند بین این دو مقدار از یک درونیابی خطی استفاده میشود. در این روابط Mp لنگر پلاستیک مقطع و Vp نیز برش پلاستیک مقطع که از روابط داده شده در صفحه 233 مبحث دهم تعیین میشوند. پس بنابراین با داشتن مقطع تیر پیوند و طول آن میتوان فهمید که در برش جاری میشود یا در خمش.
تیر پیوند باید از نوع I شکل نورد شده یا ساخته شده از ورق و یا از نوع قوطی ساخته شده از ورق باشد.
با عرض معذرت یه سوال دیگه دارم : توی تیر ها که مفصل پلاستیک ایجاد میشه آیا کنترلی هست برای این که کنترل کنیم که تا چه حد مفصل پلاستیک نیرو تحمل می کنه که مثل این تیر خرابی بیش از اندازه نشه؟
ظرفیت پلاستیک (Mp) مقطع بیانگر میزان حد نهایی برای تحمل لنگر است. مقدار Mp=ZFy بوده که در آن Z اساس مقطع پلاستیک و Fy تنش تسلیم مصالح است. البته مطلوب آن است که در یک قاب خمشی، مفاصل پلاستیک در دو انتهای تیر ایجاد شود. یعنی لنگر به Mp برسد. لیکن رسیدن به این لنگر وقتی حادث میشود که از ایجاد کمانشهای موضعی و کلی عضو، جلوگیری شده باشد. مقطعی که شما نشان دادهاید تا حدود زیادی دچار کمانش موضعی شده است. برای جلوگیری از ایجاد کمانشهای موضعی بایستی نسبتی عرض به ضخامت قطعات به حد فشردگی لرزهای محدود شود.
باسلام وتشکرفراوان اززحماتی که بزرگواری درراه گسترش دانش متحمل می شوید .سوالی که ازخدمتتان داشتم این است که درتحلیل غیرخطی افزاینده IDA منظور ازSa(T1 یاشتاب طیفی مود اول چیست وچگونه بدست می آید آیاهمان طیف شتابی است که ازنرم افزار siesmosignal بدیت می آید؟
معیارهای شدت را میتوان با توجه به خصوصیت ذاتی آنها به دو دسته ی ذیل تقسیم بندی نمود:
1- آنها که مستقل از خصوصیات سازه میباشند. این پارامترها فقط به خصوصیات لرزهخیزی سایت بستگی داشته و با انجام تحلیل خطر سایت و مستقل از خصوصیات سازه برآورد میگردند. تعدادی از آنها عبارت از حداکثر شتاب زمین (PGA)، حداکثر سرعت زمین (PGV) و حداکثر جابجایی زمین (PGD)، انتگرال مربع شتاب که بیانگر انرژی تلف شده در واحد جرم (شدت اریاس Ia)
2- آن که وابسته به خصوصیات سازه میباشند. علاوه بر خصوصیات ذاتی رکورد، این دسته از پارامترهای شدت به مشخصات سازه نیز وابسته هستند. طیف شتاب (Sa (T1))، طیف سرعت (Sv (T1)) و طیف جابجایی (Sd (T1)) در پریود غالب سازه،
منظور از Sa(T1) یعنی مقدار شتاب طیفی مود اول سازه مورد مطالعه بر روی طیف پاسخ حاصل از رکورد اعمال شده برای تحلیل IDA. یعنی برای دست آوردن آن فرض کنید یک سازه 4 طبقه را تحت یک رکورد طبس تا شدتهای مختلف تحلیل IDA انجام دادهاید. مثلاً برای شدت 0.6g طیف را ترسیم نموده و مقدار بازتاب سازه 4 طبقه مدلسازی شده بر روی طیف این زلزله با شدت 0.6g بدست میآوریم و آن را به عنوان Sa(T1) در نظر میگیریم.
منبع: کانال دکتر علیرضایی
آنالیز دینامیکی افزایشی ( IDA )
در آنالیز دینامیکی افزایشی ) IDA ( تعداد قابل توجهی آنالیز تاریخچه زمانی با استفاده از رکوردهایی که به صورت افزایشی مقیاس می شوند انجام می گیرد . این افزایش تا زمانی که رکوردها
منجر به زوال ساختمان می گردند ، ادامه می یابد . آنالیز IDA توزیعی از شدت های مختلف را که می تواند در تولید منحنی شکنندگی زوال به کار رود ارائه می کند . به دلیل اینکه در این روش باید تعداد زیادی از جفت رکوردها را به صورت اندک ، اندک به شدت های مختلف مقیاس کرده و برای هر جفت رکورد در هر شدت مقیاس شده آنالیز تاریخچه زمانی غیرخطی انجام گیرد ، در عمل روشی بسیار سنگین بوده و محاسبات سنگینی را نیازمند است
سلام خدمت استاد گرامی
در تعیین ضریب رفتار سازه ها آیین نامه حداکثر ارتفاع را برای هر سیستم سازه ای مشخص کرده،آیا دو سازه با سیستم باربر یکسان ولی ارتفاع متفاوت مثلا ۱۵ متر و ۵۰ متر میتوانند ضریب رفتار یکسان داشته باشند؟
درصورتی که در سازه های کوتاه نسبت به سازه های بلندمرتبه، تلاش های داخلی در اعضا اختلاف خیلی زیادی ندارند و بیشتر مقاطع میتوانند به حد تسلیم برسند و از حداکثر ظرفیت سازه نسبت به سازه های بلند مرتبه میتوان استفاده کرد.پس عملا باید ضریب رفتارها متفاوت باشند
میخواستم نظر شما را در این مورد بدانم
تشکر از وقتی که برای بنده گذاشتین
پاسخ:,
ضریب رفتار، یکی از پارامترهای مهم در محاسبه بارهای تأثیرگذار بر سازه، ناشی از زلزلههای شدید است. این ضریب دارای پیچیدگیهای خاصی بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد. محاسبه ضریب رفتار به عنوان عاملی که در بر گیرنده عملکرد غیرارتجاعی سازهها در برابر زلزلههای شدید است، کاربرد وسیعی در آییننامهها، برای تعیین مقاومت ارتجاعی مورد نیاز سازهها دارد. هر چه مقدار این ضریب به واقعیت نزدیکتر باشد، تعیین مقاومت مورد نیاز سازه، دقیقتر خواهد بود. ضریب رفتار سازهها به عوامل مختلفی بستگی دارد. این نسبت در واقع، نسبت بین مقاومت مورد نیاز برای ماندن سازه در حوزه ارتجاعی به مقاومت مورد نیاز آن در حوزه فرا ارتجاعی است. در حالتی که از روش طراحی مقاومت نهایی یا حالات حدی، جهت طراحی یک سازه استفاده میشود، ضریب رفتار را میتوان بصورت زیر خلاصه نمود:
R=Rmu*Omega0
که در رابطه فوق، Rmu تحت عنوان ضریب رفتار شکلپذیری شناخته شده و تابعی از شکلپذیری سیستم سازهای، دوره تناوب سازه، میرایی و مشخصات جنبش زمین و ... است. پس نه تنها ضریب رفتار به ارتفاع سازه بستگی دارد بلکه به پارامترهای دیگر از جمله مشخصات زمین نیز وابسته است. این پارامتر به نوعی نسبت مقاومت مورد نیاز برای ماندن سازه در حوزه ارتجاعی به مقاومت تسلیم آن است. همچنین پارامتر Omega0، که تحت عنوان ضریب اضافه مقاومت شناخته میشود، در بر گیرنده عواملی همچون بازتوزیع نیروها، جزئیات اجرایی، سخت شوندگی مصالح و ... است. ضریب اضافه مقاومت بصورت نسبت مقاومت تسلیم بر مقاومت طراحی تعریف میشود. در مطالعات Miranda و Bertero مقدار ضریب رفتار شکلپذیری تابعی از دوره تناوب، نوع خاک و شکلپذیری سیستم معرفی شد. برای دیدن جزئیات بیشتر، مراجع زیر پیشنهاد میشود:
Miranda, E., & Bertero, V. V. (1994). Evaluation of strength reduction factors for earthquake-resistant design. Earthquake spectra, 10(2), 357-379.
Uang, C. M. (1991). Establishing R (or Rw) and Cd factors for building seismic provisions. Journal of Structural Engineering, 117(1), 19-28.
سلام استاد.وقت بخیر. فلسفه کنترل ستونها ی باربر جانبی برای بار محوری تشدید یافته چیه، اونم بدون در نظر گرفتن لنگر خمشی و نیروی برشی برای ستونهای قاب خمشی ؟(در واقعیت که همیشه لنگر وجود داره). ممنون
پاسخ:,
فلسفه اعمال ضریب اضافه مقاومت، افزایش سطح نیروی طراحی اجزایی از سازه که انتظار میرود، در آخرین مراحل وارد فاز غیرارتجاعی شوند (مثلا ستونها). در این حالت طبق ضوابط تنها نیروی محوری تشدید یافته میشود زیرا نیروی محوری مولفه غیرشکل پذیر عضو بوده و آیین نامه برای دوری از آن ضریب تشدید را تنها در نیروی محوری ضرب میکند.
با سلام و عرض خسته نباشید
ببخشید استاد در خصوص محاسبه لنگر مقاوم ِ رابطه ی لنگر واژگونی، باید جرم موثر را در نظر بگیریم و یا جرم کل ؟
سوالی دیگر
با توجه به اینکه در محاسبه نیروهای جانبی زلزله، جرم موثر در تعیین نیروها تاثیر گذار است اما در نیروی باد اینگونه نیست، آیا در محاسبه لنگر مقاوم در این دو حالت تمایزی وجود دارد؟
با تشکر فراوان
پاسخ
سلام. بایستی جرم لرزهای ملاک تعیین لنگر مقاوم و واژگونی قرار گیرد. ماهیت اعمال بار باد و زلزله متفاوت است. برخلاف نیروهای ناشی از باد بر سازه، نیروهای زلزله کاملاً ماهیتی داخلی دارند و وقتی به آنها عنوان نیرو داده میشود، نبایستی با نیروهایی که بر روی سازه قرار داده شده و سازه تحت آنها تحلیل میشوند اشتباه گرفته شوند. نیروهای خارجی ناشی از باد در سطح جانبی ساختمان اثر کرده و موجب فشردگی آن وجه از سازه میشوند. این نیروها را میتوان به صورت متمرکز در مرکز سطح بادخور در نظر گرفت. همچنین نیروهای ناشی از زلزله به صورت رفت و برگشت میباشند ولی نیروهای ناشی از باد در یک جهت اعمال میشوند. هر دو نیروی ناشی از باد و زلزله دارای ماهیتی کاملاً دینامیکی میباشند.
1-حل سوال بالا چگونه می باشد؟
مقدار شتاب طیفی در دوره تناوب صفر در واقع همان A است. یعنی مقدار A حاصل از طیف ویژه ساختگاه 0.27g است. دوره تناوب سازه برابر است:
T=0.05H^0.9=0.05*14^0.9=0.36 sec
بنابراین طیف آن در شاخه وسطی قرار میگیرد. از پیوست 1 استاندارد 2800، مقدار A=0.35 و برای خاک نوع دو B=2.5 بدست میآید. بنابراین طبق استاندارد 2800:
AB=0.35*2.5=0.875
حال طبق طیف ویژه ساختگاه مقدار AB برای شاخه میانی 0.67 است. طبق بند 2-5-2 استاندارد 2800، مقدار طیف ویژه نباید از 80% طیف استاندارد 2800 کمتر باشد.
0.8*0.875=0.7>0.67
بنابراین بایستی مقدار 0.7 را که 80% مقدار طیف استاندارد 2800 است را استفاده کنیم. زیرا اگر با 0.67 کار کنیم از 80% طیف استاندارد کمتر میشود. مقدار ضریب رفتار این سیستم R=7.5 و ضریب اهمیت آن I=1.4 است. بنابراین:
C=(ABI/R)*W=(0.7*1.4/7.5)W=0.13W
بنابراین جواب یک درست است.
سلام استاد گرامی. در قسمت Steel section database چه عنوان رو باید انتخاب کرد و بنظرتون انتخاب بهترین آیین نامه کدام است هم برای فولاد و هم بتن ؟
پاسخ
در بخش Use Built-In Settings With گزینههای زیر پیشنهاد میشود:
در بخش Display Units : گزینه Metric MKS را انتخاب کنید.
در بخش Steel Section Database گزینه Euro: European steel shapes را انتخاب کنید تا به مقاطع و پروفیلهای ایرانی درستی داشته باشید.
در بخش Steel Design Code بهترین آییننامه که با مبحث دهم منطبق باشد، AISC360-10 است.
در بخش Concrete Design Code بهترین آییننامه که با مبحث نهم منطبق باشد، ACI318-14 است. البته در حال حاضر مبحث نهم طبق آییننامه کانادا است ولی توصیه میکنیم از ACI استفاده کنید.
سلام استاد گرامی. موقع مدل سازی ساختمان بتنی در ایتبس اگر از حالت Desigend بجای Checked استفاه شود. آیا باز هم زمان تعریف مقطع ستون باید تعداد و سایز آرماتور ها را مشخص کرد؟
در این حالت فقط میزان کاور بتن مهم است و تعداد آرماتورهای تعریف شده اثری بر روند طراحی ندارد
منبع: کانال دکتر علیرضایی
بارهای خیالی مرده و زنده چی هستند؟
ایا ضرورتی دارد که حتما اعمال شود؟
اگر ضرورت اعمال دارد چگونه در ایتبس عمل می کنیم؟
در روش تحلیل_مستقیم، بایستی بارهای فرضی (خیالی) که برای لحاظ نمودن اثرهای خطای هندسی ساخت و اجرا اعمال میشوند، به میزان N=0.002Yi که در آن Yi بار ثقلی موجود در تراز iام است، تعریف شوند. در حال حاضر برنامه ETABS، ترکیب بارهای طراحی شامل بارهای ثقلی و بارهای فرضی را ایجاد مینماید. در آییننامههای طراحی به روش حالات حدی به لحاظ نمودن اثرات ثانویه تاکید شده است. این بارها ضریبی از بارهای ثقلی هستند و در دو جهت اصلی سازه (مانند باز زلزله) اعمال میشوند. در هر دو روش تحلیل مستقیم و یا ضرائب طول از بارهای فرض استفاده میشود. اگر در سازهای بارهای جانبی حاکم باشند، بارهای فرضی تاثیری در عملیات طراحی نخواهند داشت. بارهای فرضی بایستی مانند بارهای زلزله بصورت رفت و برگشتی معرفی شوند. در آییننامه AISC360-05 در هر دو روش ضرایب طول و روش مستقیم، استفاده از بارهای فرضی لازم دانسته شده است. ضریب 0.002 نقشی به مانند بارهای زلزله دارد. در هر طبقه بارهای ثقلی در این ضریب ضرب شده و بطور جانبی بر سازه اعمال میشوند. در برنامه ETABS برای معرفی بارهای فرضی از دستور Define menu > Static Load Cases استفاده میشود. در ETABS 2016 بایستی از مسیر Define menu > Load Patterns اقدام شود.
مطابق شکل زیر در بخش Load، یک نام دلخواه وارد نموده و در بخش Type، حالت NOTIONAL را انتخاب نمایید. مقدار Self-Weight Multiplier برای این حالت بار صفر و گزینه Auto Lateral Load را میتوان در حالت Auto یا None انتخاب نمود. در صورتی که حالت Auto انتخاب شود، بارهای فرضی بطور خودکار توزیع شده و در حالت None بایستی بصورت دستی اعمال شود. در صورت انتخاب حالت Auto میتوان با استفاده از دکمه Modify Lateral Load (پنجره Auto Notional Load Generation ظاهر شده) تنظیمات خودکار توزیع این بار را تعریف نمود. در بخش Notional Load Value و در قسمت Base Load Case بایستی یکی از بارهای ثقلی انتخاب شود. در قسمت Load Ratio ضریب بار فرضی معرفی شده و در بخش Notional Load Direction جهت اعمال این بار فرضی مشخص شود.
برای هر بار ثقلی بایستی دو حالت بار فرضی (یکی در جهت x و دیگری در جهت y) معرفی شود. اثر رفت و برگشتی بار در ترکیب بارها لحاظ خواهد شد.
منبع: کانال دکتر علیرضایی
Notional Loads are used by some building codes for the stability design of a structure. They serve as a minimum lateral load, or as an alternative to modeling the actual out-of-plumbness or out-of-straightness of the structure. Instead of changing the geometry of the structure, an equivalent de-stabilizing load is added to the structure. There are numerical benefits to handling this out-of-plumbness issue with loads rather than geometry. Essentially, it is quicker and easier to adjust the loading on a structure than it is to modify the stiffness matrix of the structure.
The implementation of these notional loads is not based on a single code, but on the concept of using lateral forces equal to a percentage of the applied vertical load at each floor level. Codes that may require the use of notional loads include the following:
These notional loads are normally only assumed to act for load cases which do not include other lateral forces. However, the specific requirements of the individual code may require the use of these loads for other load cases depending on the sensitivity of the structure to stability effects.
Notional loads can only be automatically generated for diaphragm/floor levels. The program will automatically calculate the center of mass and use that point as the location to apply the Notional Loads.
منبع: /perform.blogfa.com
ضریب اضافه مقاومت ( امگا صفر ) که در جدول ضریب رفتار آئین نامه 2800 ویرایش چهارم آمده است به چه منظوری است و در کجا مورد استفاده قرار میگیرد؟؟؟
تجربه نشان داده که کلیه سازهها در برابر بارهای وارده مقاومتی بیشتر از مقاومت طراحی از خود نشان میدهند. دلیل این امر وجود ذخیره مقاومتی قابل توجهی است که در طراحی سازهها لحاظ نشده است، این مقاومت ذخیره به نام مقاومت افزون شناخته میشود و به عنوان یکی از عوامل موثر بر ضریب رفتار، بر ایمنی و اقتصاد طراحی تاثیر گذاشته است. عامل باز توزیع نیروهای داخلی را میتوان برای کاهش نیروهای طراحی مورد استفاده قرار داد. طبق اکثر آییننامههای مدرن طراحی سازههای فولادی، مقدار مقاومت #افزون برای #سیستمهای مهاربندی (طبق مبحث دهم) برابر 2 میباشد (به جدول 10-3-2 مبحث دهم مراجعه نمایید). طبق فلسفه طراحی #لرزهای سازهها، #فیوزهای یک سازه (مکانهایی که قرار است جاری شده و انرژی ورودی زلزله را مستهلک کنند) بایستی ضعیفترین جزء قاب باشند تا بتوانند وظیفه خود را بخوبی انجام دهند. لیکن به دلایل فراوان تمایلی به ایجاد مفصل خمیری در ستونها، اتصالات و برخی نقاط دیگر سازه وجود نداریم. برای در امان ماندن ستونها از جاری شدن (در صورت ایجاد مفصل خمیری در ستونها به سبب نیروی محوری زیادی که دارند احتمال ناپایداری سازه و شکست ترد وجود دارد) بایستی ستونها قویتر از بقیه اجزا طراحی شوند. بدین منظور #آییننامهها بجای طراحی ستونها در سطح نیروی Cs یا Cw، (نیروی تجویز شده از طرف #آییننامه) آنها را برای سطح نیروی Cy طراحی مینمایند. بطور کلی این ضریب در نیروی زلزله طراحی اجزایی که میخواهیم جاری نشوند یا در آخرین مرحله جاری شوند، بکار میرود.
برخی از اساتید و مهندسان ضریب اومگا و یا نامعینی را در ضریب زلزله ضرب میکنند این عمل درست هست ویا در loade case هم ضرب میکنند من این کارو انجام دادم برش پایه به اندازه ضریبی که اعمال کردم افزایش یافت و با توجه به اینکه اعمال ضریب نامعینی و اومگا در نرم افزار در قسمت طراحی می باشد یعنی وقتی ما در قسمت تنظیمات ایین نامه ضریب اومگا و نامعینی را اعمال میکنیم در برش پایه و نتایج تحلیل تغییری ایجاد نمیشه ودر طراحی تغییراتی ایجاد میشه این سوال برام پیش اومد که ما فقط میتونیم در ترکیبات بار اعمال کنیم این ضرایب را نه در ضریب زلزله و loade case کنیم یعنی خود نرم افزار در قسمت طراحی این ضررایب را تنظیم میکند نه در تحلیل این درست هست یا نه ؟ و توضیح کاملی در مورد این مطلب بفرمایید خیلی ممنون
درستش اینه که در ترکیب بارها ضرب کنید. اعمال این ضریب ها در ضریب زلزله باعث ایجاد محافظه کاری در طراحی میشود. مثلا اثرات ناشی از P-Delta که نیازی نیست در ضریب Rho ضرب شود و یا در کنترل جابجایی سازه، نیازی به اعمال ضریب نامعینی نیست.
-باتوجه به پستهای قبلی مبنی برهشداردر مورد استفاده از اومگا0 و ازبین رفتن ضرایب 0.3 شماکدام روش رو بعنوان بهترین روش اعمال اوگا0 پیشنهادمیدهید؟ایا Exall+0.3E بعنوان یک load case ساخته شود که اومگا در این مجموع ضرب شود؟یا اینکه ترکیب بارهایی بر اساس اومگاساخته شود؟یااینکه اومگا در ضرایب c زلزله ضرب شود؟درصورتیکه در دوجهت سازه دارای دو سیستم مختلف با دو نوع اومگا0 بودیم بهترین روش کدام است؟
- توصیه نمیکنم ضریب امگا در c ضرب شود. میتوانید از حالت تحلیل Exall+0.3E استفاده کنید یا اینکه ضریب امگا را در ترکیب بارها دستی وارد کنید و خودتان ستون ها را چک کنید.
منبع: کانال دکتر علیرضایی
حداقل بار زنده پارکینگ 300kg/m2
Live (L)
✅حداقل بار زنده بام 150kg/m2 (در محاسبه جرم لرزه ای مشارکت ندارد)
Roof Live(Lr)
✅حداقل بار زنده فضا های عمومی ،لابی ها ،همکف ، اتاق پله و عموما فضاهایی که بالای ۲۰نفر تردد دارند 500kg/m2می باشد (در کف این کاربری ها نیاز به اعمال معادل سربار زنده ناشی از پارتیشن ها نمی باشد،هرچند مساحت آنها در محاسبه سربار لحاظ می گردد. )
Reducible Live (RL1)
✅حداقل بار زنده فضاها و اتاق های خصوصی (انتخاب کاربری فضای مورد بررسی به قضاوت مهندسی نیز بستگی دارد)200kg/m2 می باشد ،(این بار با ضریب 0.5 در ترکیبات بار لرزه ای شرکت خواهد داشت .)
Reducible Live (RL2)
✅نحو ه و میزان اعمال بار پارتیشن ها بستگی به دتایل آنها دارد ، به این صورت که اگر وزن هر متر مربع دتایل انها بیشتر از 2کیلو نیوتون بر متر مربع شود ؛ بار پارتشین از نوع حالت بار مرده تعریف شده و باید در محل واقعی خود دیوار(با تعریف یک تیر در نرم افزار) بر روی کف اعمال گردد . اما در صورتی که وزن دتایل انها کمتر از 2کیلو نیوتن بر متر مربع باشد باید معادل سر بار انها را حساب کرد که این معادل نیز دارای حداقل هایی به شرح زیر می باشد :
1-برای تیغه هایی که وزن هر متر مربع انها حداکثر 40kg می باشد ،این حداقل 50kg/m2 می باشد .
2- برای تیغه هایی که وزن هر متر مربع انها بزرگتر از 40kg می باشد ، حداقل بار گستره معادل سربار زنده 100kg/m2 می باشد .
Live (LP) OR Dead (D)
✅در مورد تراز بام و بار برف که از بارهای محیطی می باشد ، باید هم بار زنده بام و هم بار برف را در نرم افزاز تعریف و در تراز بام اعمال کنیم ،فقط باید به این نکته توجه کرد که بار برف در تعریف جرم لرزه ای شرکت دارد،اما برای تعریف ترکیب بارها طراحی ، باید بزرگترین این بارها را لحاظ کرد .